ويولنسل ها با اندازه استاندارد به نام full size يا 4/4 شناخته مي شوند.
اما ويولنسل ها در اندازه هاي كوچكتر، از هفت هشتم تا يك شانزدهم نيز ساخته مي شوند (7/8, 3/4, 1/2, 1/4, 1/8, 1/10, 1/16).
ويولنسل هاي كوچكتر، در ساختمان، محدوده صدايي و كاربري با ويولنسل استاندارد كاملاً همسان هستند،
اما در واقع براي استفاده كودكان و همچنين بزرگسالان ريزاندام، تنها در مقياسي كوچكتر ساخته مي شوند.
نكته ي قابل توجه اينكه يك ويولنسل half size، اندازه اي يك دوم ويولنسل full size ندارد و در حقيقت، تنها كمي كوچكتر است.
اندازه ها
اندازه ي استاندارد براي چلو به عنوان سايز كامل (full-size) خطاب مي شود. هرچند در اندازه هاي ديگر نيز موجود است، از 8/7، 4/3 تا 16/1. هر چه به اعداد كوچك تر نزديك مي شويم ساختمان و طول ساز كوچك تر مي شود. كه معمولا براي استفاده ي كودكان و بزرگسالان با اندام كوچك استفاده مي شوند. يك چلو "نيم سايز" (half-size) در واقعه نصف اندازه ي سايز كامل نيست بلكه فقط كمي كوچك تر است. بسياري از نوازنده ها اندازه ي 8/7 را ترجيح مي دهند زيرا كشش كمتري در پزيشن هاي پايين تر در دست نياز است. ساز هاي بزرگ تر از 4/4 هر چند به ندرت وجود دارند و نوازنده هايي با دست هايي بزرگ از آنها استفاده مي كنند. چلو هاي ساخته شده قبل از سال 1700 از ساز هاي حال حاضر بزرگ تر بودند.
در حدود 1680، تكنولوژي در ساخت سيم ها باعث شد كه سيم هايي با صداي نازك تر و طول كمتر توليد گردد. براي مثال ساز هاي Stradivari را مي توان به دو دسته تقسيم كرد. مدل هاي قبل از 1702 كه چلو هايي بزرگ بودند. و مدل هاي بعد از اين تاريخ، كه Stradivari شروع به ساخت ساز هايي كوچك تر كرد.نوع دوم همان چلو هايي هستند كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرد.
لوازم جانبي
لوازم جانبي در چلو زياد است.
كيس كه براي مراقبت از ساز و آرشه استفاده مي شود. معمولا از فيبر كربن. فايبر گلس و به ندرت از چوب ساخته مي شوند.
كلوفون كه به منظور ايجاد اصطكاك بيشتر بين موي آرشه و سيم استفاده مي شود تا صداي مورد نياز توليد شود. در كلوفون ممكن است از موادي مانند موم، طلا و نقره نيز استفاده گردد.
نگه دارنده ي پيچ نگه دارنده يا پايه (Endpin stops) كه جلوي سر خوردن ساز را مي گيرد. كه بيشتر بر روز سطوح چوبي استفاده ميشود و مخصوصا زماني كه پايه در انتها لاستيك نداشته باشد هر چند گاهي لاستيك هم ساز را سر جاي خود نگه نمي دارد. بسياري از سليست ها از يك تكه موكت مربع يا مستطيل شكل كه در جلوي ساز مي توان آن را به زمين محكم كرد استفاده مي كنند. هر چند كه كمتر ديده شده اين كار در يك كنسرت انجام شود و بيشتر در هنگام تمرين اين كار را انجام مي دهند. نوازنده ها ممكن است از كفش خود براي اين كار نيز استفاده كنند.
Wolf tone eliminators وسيله اي است كه بين سيم گير و خرك قرار مي گيرد تا جلوي صدايي غير متعارف معروف به wolf tones يا wolfs را بگيرد.
صدا خفه كن ها كه براي تغيير صداي ساز استفاده مي شوند. صدا خفه كن هاي تمرين ( ساخته شده از فلز) صداي ساز را به طور مستقيم كاهش مي دهند. معمول ترين نوع صدا خفه كن با يك ديسك لاستيكي و دو سوراخ در وسط كه سيم هاي مياني از آن مي گذردن است. درست بعد از خرك قرار مي گيرد و زبانه اي دارد كه از رسيدن لرزش هاي سيم به بدنه جلوگيري مي كند. اين نوع به علت نصب راحت بسيار مورد استفاده قرار مي گيرد.
مترونوم كه با توليد تعدادي مشخصي صدا در دقيقه يك تمپو مرتب را به وجود مي آورد. مترونوم ها قابل تنظيم هستند تا به تمپو مورد نظر برسند. خيلي از مدل ها صداي لا مياني (A4-440 Hzآموزش ويولن) را نيزبراي كوك توليد مي كنند. البته از مترونوم در هر سازي مي توان استفاده كرد.
رطوبت گير ها كه براي كنترل رطوبت در درون و بيرون ساز از آنها استفاده مي شود. اين ها بيشتر توسط نوازنده هايي كه سفر مي كنند استفاده مي شود. اكثرا در درون كيس يا خوده ساز قرار مي گيرند. برخي از نوازنده ها از آن ها به خاطر امكان چكه كردن استفاده نمي كنند.
استفاده در حال حاضر
اركسترال
چلوها قسمتي از اركستر سمفوني استاندارد هستند. معمولا هر اركستر سمفوني شامل 8 الي 12 تا سليست است.. قمستي كه چلو ها در اركستر سمفوني قرار مي گيرند در سمت چپ سن (stage) و سمت راست تماشاچي ها قرار مي گيرد؛ در مقابل بخش ويالون ها. با اين حال در بعضي در اكسترها و رهبران اركستر ترجيح مي دهند كه جاي اين دو بخش را عوض كنند. چليست اول يا first chair رهبر گروه است و آرشه كشي از او تقليد مي شود و سولو ها را مي نوازند. سليست اصلي از همه به تماشاچا ها نزديك تر مي نشيند.
چلو يكي از اعضاي ضروري اركستر ها هست و در همه سمفوني ها از آن استفاده مي شود و در خيلي قطعات ديگر از سولو هاي آن استفاده شده است. چلو مي تواند بخشي از هارموني يك اركستر را تامين كند و در مواردي ملودي را براي مدتي بنوازد، قبل از آنكه به هارموني برگردد. كنسرتوهاي چلو وجود دارد كه در آنها تمام اركستر چليست سولو را همراهي مي كنند.
سولو
كنسرتو هاي چلو بسيار زياد از – به صورتي كه اركستر چلو را همراهي مي كند. 25 تا ويوالدي ، 12 تا Boccherini، 3 تا باخ، 2 تا هايدن، 2 تا Saint-Saëns، 2 تا Dvořák و شومن، لالو و الگار هر كدام يكي. تريو چلو، پيانو و ويالون بتهوون و دابل كنسرتو برامس براي چلو و ويالن از نمونه كار هاي معروف است كه چلو تمام يا بخشي از سولو را به همراهه ديگر ساز هاي نام برده بر عهده دارد. همچنين، خيلي از آهنگ سازها كنسرت هاي بلندي براي چلو نوشته اند كه در همه چيز به كنسرتو مي مانند به غير از نام آنها. از اين "كنسرتو ها" مي توان از Strauss' tone poem Don Quixote ، Variations on a Rococo Theme از چايكوسكي، Bloch's Schelomo و Bruch's Kol Nidrei نام برد.
در قرن بيستم اجرا هاي چلو زياد تر شد. اين بيشتر به خاطر اجرا هاي سليست معروف Mstislav Rostropovich بود كه خيلي از كارها و افراد از او ايده گرفته اند. در بين اين ها، Prokofiev's Symphonia Concertante، سمفوني چلو Britten و كنسرتو هاي Shostakovich, Lutosławski و Dutilleux جزو قطعه هاي دائمي در اجرا ها بودند. به اضافه ي اينها Hindemith, Barber, Honegger, Villa-Lobos, Myaskovsky, Walton, Glass, Rodrigo, Arnold, Penderecki و Ligeti كنسروتو هاي بزرگي براي سليست ها نوشتند. به ويژه Gregor Piatigorsky, Siegfried Palm و Julian Lloyd Webbe. همچنين سونات هاي زيادي براي پيانو و چلو هست. آنهايي كه توسط Beethoven, Mendelssohn, Chopin, Brahms, Grieg, Rachmaninoff, Debussy, Fauré, Shostakovich, Prokofiev, Poulenc, Carter و Britten نوشته شده اند، شناخته تر و معروف ترند.
در آخر، سولو هاي بسياري نيز براي چلو نوشته شده است. مهمترين آنها 6 سويت باخ براي چلو است ( كه از مهمترين قطعه هاي چلو هستند.) سوناتا براي چلو سولو از Zoltán Kodály's و سه سويت چلو از Britten. از كارهاي خوب ديگه مي توان از Dutilleux' Trois Strophes sur le Nom de Sacher ، Berio's Les Mots Sont Allés و سوناتاي Ligeti نام برد.
موسيقي پاپ ، جز و نئو كلاسيك
چلو در موسيقي پاپ كمتر معمول كلاسيك. به ندرت در پاپ و راك چلو به عنوان ساز هاي اصلي يك گروه بوده است. با اين حال به علت نسبتش با ويالون استفاده از آن معمول تر شده است.
در دهه ي 60، استفاده از چلو در كار هاي Cher و بيتلز ديده مي شود. در آهنگ هايي مانند Bang Bang، Eleanor Rigby و Strawberry Fields Forever. جك بروس، كه تحصيلات در نوازندگي چلو داشت در آهنگ As You Said در سال 68 چلو نواخت. در سال دهه ي 70 اركستر هاي الكتريك كه موفق بودند از چلو و ويالون استفاده مي كردند و به تركيب راك اصلي گروه اضافه مي كردند و در سال 78 گروه راك Colosseum II از سليست Julian Lloyd Webber در ضبط وارياسون هاشون استفاده مي كردند. ولي مهم تر از همه گروه پينك فلويد است در سال 70 در آلبوم Atom Heart Mother در چلو استفاده كردند. نوازنده بيس گيتار و گيتار Mike Rutherford در اصل نوازنده ي چلو بوده و در بعضي از كار هاي گروه جنسيس از چلو استفاده كرده.
براي استفاده ي چلو در سبك راك نيز مي توان از گروه Apocalyptica نام برد، 3 نوازنده ي چلو فنلاندي كه بيشتر براي اجراي آهنگ هاي گروه متاليكا شهرت دارند. Rasputina، گروهي شامل دو نوازنده ي زن، كه از عناصر گوتيك و راك در كار خود استفاده مي كنند. Break of Reality كه عناصر كلاسيك و ژانر متال و راك با هم در آميخته است و Jelloslave كه به غير از چلو شامل نوازنده پركاشن نيز مي شود، نام بردن. اين گروه ها در نوازندگي چلو به سبك راك شناخته شده اند.
گروه هاي ديگر نيز مي توان از Aerosmith, Nirvana, Oasis, Murder by Death, Cursive, Smashing Pumpkins و OneRepublic نام برد. گروه System of a Down نيز از صداي غني چلو استفاده كرده اند. گروه ايندي راك The Stiletto Formal هم به خاطر استفاده از چلو به عنوان يكي از صدا هاي اصلي شناخته شده اند. گروه Polyphonic Spree هم در كارهايشان از ساز هاي زهي استفاده مي كردند و چلو را خيلي هوشمندانه در آهنگ و ملودي هاي psychedelic-esque به كار بردند.
در جز Oscar Pettiford و Harry Babasin، بيسيست از اولين كساني بودند كه از چلو به عنوان نوازنده ي سولو استفاده كردند. هر دو ساز هاي خود را در فاصله ي چهارم و يك اكتاو بم تر از دابل بيس كوك مي كردند. Fred Katz از نوازنده ي معروف چلو در سبك جز و كوك استاندارد بود. از نوازنده هاي ديگر مي توان به Abdul Wadud, Diedre Murray, Ron Carter, Dave Holland, David Darling, Lucio Amanti, Akua Dixon, Ernst Reijseger, Fred Lonberg-Holm, Tom Cora, Vincent Courtois, Jean-Charles Capon و Erik Friedlander اشاره كرد.
- ۶,۸۴۱ بازديد
- ۰ نظر